kulturkampf
کلتورکامpf، اصطلاحی تاریخی است که به جدالهای فرهنگی و اجتماعی بین کلیسا و دولت اشاره دارد.
kulturkreis
کلتورکرس به گروههای فرهنگی و شکلگیری فرهنگهای مختلف اشاره دارد.
kulturs
کلتورها اشکال اجتماعی و فرهنگی زندگی انسانها را توصیف میکنند.
kuman
کومان به هنرها و صنایع دستی محلی اشاره دارد.
kumari
کوماری، دختری جوان است که در فرهنگ نپالی به عنوان الههی زندهی جلال محسوب میشود.
kumbaloi
کومبالوی، قایق سنتی است که در برخی از نواحی هند برای حمل و نقل و ماهیگیری استفاده میشود.
kumbi
کومبی، سبدی است که به طور خاص در برخی از مناطق برای حمل کالاها ساخته میشود.
kumbuk
کومبک، درختی است که در برخی مناطق به خاطر خواص درمانیاش و همچنین چوب مستحکماش معروف است.
kumhar
کومهار، فردی است که در تولید سفال و صنایع دستی مشغول به کار است و در برخی نواحی به عنوان هنرمند شناخته میشود.
kumyk
کومیک، گروه قومیای است که در منطقه قفقاز شمالی زندگی میکند و زبانی خاص دارند.
kumys
کومیس، نوشیدنی تخمیری که از شیر مادیان تهیه میشود و در برخی مناطق به عنوان دارویی محلی و با خواص مغذی شناخته میشود.
kumyses
جمع کلمه کومیس، به انواع مختلف این نوشیدنی تخمیری اشاره دارد.
kumisses
جمع کلمه کومیس، اشاره به انواع مختلف این نوشیدنی تخمیری که ممکن است در جشنوارهها یا بازارها ارائه شود.
kummerbund
کومربند، وسیلهای تزیینی است که معمولاً در مراسم رسمی بر روی کمر لباس دیده میشود.
kumminost
کومینست نوعی پنیر است که در برخی از فرهنگها به خاطر طعم خاصش محبوب است.
kumni
کومنی عنوان مادهای است که در آشپزی سنتی به کار میرود.
kumrah
کمرا نوعی تزئین یا نشان است که در مراسمهای خاص استفاده میشود.
kumshaw
کمشاو یک نوع اثر هنری یا دستی است که در فرهنگهای خاص وجود دارد.
kunai
کنای یک نوع چاقوی کوچک و تیز است که در نبرد و ورزشهای رزمی به کار میرود.
kunbi
کنبی یک تکنیک مهم در رقصهای سنتی است.
kundry
کندری شخصیتی با لایههای متعدد و داستانهای مختلف است.
kuneste
کنسته یک مهارت یا تکنیک خاص است که نیاز به تمرین دارد.
kunk
کونک، اصطلاحی مرتبط با یک نوع موجود یا شی خاص که به خاطر características رنگارنگ و جذابش شناخته شده است.
kunkur
کونکور، ماده معدنی نادر که در مناطق خاصی یافت میشود و ویژگیهای خاصی دارد.
kunmiut
کونمیوت، گروه فرهنگی با تاریخ و سنتهای خاص که در بعضی مناطق سکونت دارند.
kunwari
کونوری، نوعی گل که در فصول خاصی شکوفا میشود و عطر دلپذیری دارد.
kunzites
کونزیت، نوعی سنگ قیمتی با رنگهای زیبا که معمولاً در جواهرات استفاده میشود.
kuomintang
کومینتان، حزب سیاسی که در تاریخ چین تأثیرگذار بوده و به ملیگرایی مشهور است.
kupfernickel
کوپفرنیکل، نوعی معدنی است که دارای ترکیبات خاصی است و در ساخت آلیاژها به کار میرود.
kupfferite
کوپفرایت، نوعی معدنی نادر است که بیشتر در سنگهای آتشفشانی یافت میشود و به شرایط خاص زمینشناسی اشاره دارد.
kuphar
کوپهر، اصطلاحی است که به نوعی غذای سنتی و محلی در فرهنگها اشاره دارد.
kupper
کوپر، ابزاری است که در صنایع دستی و هنرهای سنتی به کار میرود و به دقت و مهارت نیاز دارد.
kurajong
کوراجون، درختی است که به خاطر گلها و چوب باکیفیت خود شناخته میشود.
kuranko
کُرانکو، نام قومی است که دارای فرهنگ و سنتهای خاص خود میباشد.
kurbashed
کلمهای به معنای خستگی یا ناتوانی روانی و جسمی ناشی از فشار یا استرس است.
kurbashing
فعلِ به معنای ناامید کردن یا خسته کردن است.
kurchicine
نام مادهای است که خواص دارویی و بهداشتی دارد.
kurchine
محصولی طبیعی که در داروهای گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد.
kurdistan
منطقهای جغرافیایی که به کوردها تعلق دارد و دارای فرهنگ و تاریخ خاص است.
kurikata
غذای سنتی که در بسیاری از فرهنگها آماده میشود و محبوب است.