lacerable
زخم‌پذیر به خاصیتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده قابلیت آسیب‌پذیری یک ماده یا جسم باشد.
lacerant
زخم‌زا به چیزی اطلاق می‌شود که باعث ایجاد زخم یا آسیب می‌شود.
lacerately
زخم‌زده به روشی اشاره دارد که می‌تواند به آسیب یا صدمه روحی یا جسمی منجر شود.
lacerative
زخم‌زا به موادی اطلاق می‌شود که می‌توانند باعث زخم یا آسیب شوند.
lacery
طراحی‌های ظریف و زینتی که معمولاً در معماری یا هنر استفاده می‌شوند.
lacerna
لکسرنا، نوعی پوشاک رومی که معمولاً از پشم یا کتان تهیه می‌شد و برای محافظت از سرما استفاده می‌شد.
lacernae
لکسرناها، جمع لکسرنا، نوعی پوشاک رومی که در مراسم‌ها کاربرد ویژه‌ای داشت.
lacernas
لکسرناها، جمع نوعی پوشاک رومی که در کاوش‌های باستانی یافت شده‌اند.
lacers
لکسرها، نوعی تزئین یا نوار که به لباس‌ها زیبایی می‌بخشند.
lacert
لاکرت، نوعی خزنده که در اروپا و مناطق دیگر زیست می‌کند.
lacerta
لاکرت، نوعی سوسمار که به زیبایی و رنگارنگی معروف است.
lacertae
لاکرتا، زیردسته‌ای از خزندگان که شامل انواع مختلف مارمولک‌ها می‌شود.
lacertian
لاکرتی، مربوط به خزندگانی از نوع مارمولک‌ها و خصوصیات آن‌ها.
lacertidae
لاکرتیدا، خانواده‌ای از خزندگان که شامل مارمولک‌های واقعی می‌باشد.
lacertiform
لاکرتی‌فرم، مربوط به شکل بدنی مارمولک‌ها یا خزندگان مشابه.
lacertiloid
لاکرتی‌لوید، مربوط به خزندگانی که شبیه مارمولک‌ها هستند ولی از نظر علمی در خانواده آن‌ها قرار نمی‌گیرند.
lacertine
لاکرتینی، ویژگی‌ها یا خصوصیات مرتبط با خانواده مارمولک‌ها.
lacertoid
لاکرتوئید، صفتی برای توصیف ویژگی‌های مربوط به خزندگان خاصی است که به خانواده لاکرتها تعلق دارند.
lacertose
لاکرتوز، به ویژگی‌های مرتبط با خزندگان اشاره دارد.
lacet
بند، رشته‌ای از ماده که برای بستن یا چفت کردن اشیاء استفاده می‌شود.
lacetilian
لاکتیلیان، به خزندگان یا موجودات مرتبط با خانواده لاکرتایدها اشاره دارد.
lacewoman
زن لایه پوششی، زنی که با لایه کار می‌کند یا آن را می‌سازد.
lacewomen
زنان لایه پوششی، گروهی از زنانی که به طور مشترک با لایه کار می‌کنند یا آن را تولید می‌کنند.
lacewoods
درختان بزرگ و زیبا که در مناطق گرمسیری می‌رویند و به دلیل زیبایی و سایه‌اشان شناخته می‌شوند.
laceworker
فردی که در بافتن یا ایجاد لبه کارهای تأثیرگذار و ظریف از توری تخصص دارد.
laceworks
کارهای دست‌ساز بافته شده از توری که به خاطر زیبایی و ظرافتشان ارزشمند محسوب می‌شوند.
lache
هدیه یا نشانی کوچک که به عنوان بخشی از یک سنت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
lachenalia
نوعی گل زینتی که به خاطر زیبایی و رنگ‌آمیزی خاصش شناخته می‌شود.
lachesis
یکی از سه سرنوشت در اساطیر یونان که به توزیع و اندازه‌گیری زندگی انسان‌ها می‌پردازد.
lachnanthes
لاچنانثِس، نوعی گیاه از خانواده نی‌پوشان که معمولاً در زیستگاه‌های مرطوب رشد می‌کند.
lachnosterna
لاکنوسترنا، جنسی از سوسک‌های کوچک و بی‌پرواز که معمولاً در فصل تابستان فعال هستند.
lachryma
لاکریما، به معنای اشک، به ویژه در زمینه‌های ادبی و شاعرانه کاربرد دارد.
lachrymable
لاکریمابِل، به معنای قابل اشک‌ریزی یا احساساتی کردن، که معمولاً در مورد فیلم‌ها یا داستان‌ها به کار می‌رود.
lachrymae
لاکریماها، جمع کلمه لاکریما که به اشک‌ها اشاره دارد، به ویژه در متون ادبی.
lachrymaeform
لاکریمافرم، اصطلاحی برای توصیف اشیایی با شکل مشابه اشک.
lachrymally
به حالت اشکی یا غمگین، به طور قابل مشاهده‌ای حاکی از عواطف قوی و ناراحتی.
lachrymalness
حالت یا کیفیت اشک‌آوری، تولید اشک یا مرتبط با آن.
lachrymary
مربوط به یا حاکی از اشک و غم.
lachrymiform
به شکل یا حالت اشک، شبیه اشک.
lachrymist
شخصی که احساسات غم‌انگیز را بیان می‌کند یا می‌نویسد.