ladanigerous
لادانژروس به وضعیت یا فعالیتهایی اطلاق میشود که خطرناک یا حاد تلقی میشوند.
ladanums
لادانومها به مواد یا گیاهانی اطلاق میشود که در پزشکی سنتی برای درمان استفاده میشوند.
laddery
لادرری به وضعیتی اطلاق میشود که با پلههای تند یا غیرعادی مشخص میشود.
ladderless
دارای ویژگی عدم وجود نردبان، به معنای نیاز به خلاقیت و نوآوری در سطحهای بالاتر.
ladderlike
شبیه نردبان، به معنای هر شیء یا ساختاری که دارای شکل و ویژگیهای نردبان باشد.
ladderman
شخصی که مسئول بالا رفتن از نردبان و انجام کارهای در ارتفاع باشد.
laddermen
جمع نردبانکش، به معنای گروهی از افرادی که از نردبان استفاده میکنند.
ladderway
مسیر یا دسترسی که از طریق نردبان ایجاد شده است.
ladderwise
به صورت نردبانی، معمولاً به معنای قدم به قدم یا تدریجی در یک فرآیند.
laddess
لادِس، یک واژه قدیمی برای اشاره به زنی که با زیبایی، لطافت و زنانگی شناخته میشود.
laddikie
لادیکی، یک واژه محاورهای و محبتآمیز برای صدا کردن کسی به شیوهای دوستانه.
laddock
لادِک، یک ساختار یا مکان سنتی که معمولاً در مزارع مشاهده میشود.
lademan
لادِمن، شخصی که مسئول حمل و نقل بارها و کالاها است.
ladened
بارگیری شدن، زمانی که چیزی به شدت پر شده یا بارگذاری شده باشد.
ladening
بارگیری، فرآیند قرار دادن بار یا کالایی به طور مطلوب بر روی یک وسیله.
ladens
لادنها، جمع لاد، به جزئیات و بارهایی اشاره دارد که روی یک وسیله نقلیه، به ویژه کشتی، قرار گرفتهاند.
lader
لادر به معنای شخص یا ابزاری است که بار را بارگیری یا تخلیه میکند.
laders
لادرها، جمع لادر، به افراد یا ابزارهایی اشاره دارد که مسئول بارگیری و تخلیه هستند.
ladhood
لادهوود به دوران جوانی و اوج زندگی مردان جوان اشاره دارد.
ladyclock
ساعت زنگدار، به خصوص آنهایی که طراحی زنانه یا جالبی دارند.
ladydom
خانمی به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که به زنان زنانه، شیک و با اعتماد به نفس اشاره دارد.
ladyfern
لیدیفرن، نوعی سرخس با برگهای نرم و زیبا که معمولاً در زیر سایه درختان یا در مکانهای مرطوب میروید.
ladyfly
لیدیفلا، نوعی حشره رنگارنگ که عمدتاً در محیطهای طبیعی و باغها وجود دارد و در گردهافشانی نقش دارد.
ladyflies
لیدیفلاها، جمع لیدیفلا، حشرات رنگارنگی که به گردهافشانی گلها کمک میکنند و معمولاً در باغها وجود دارند.
ladyhood
لیدیهود، به معنای وضعیت، نقش یا شرایط زن بودن که ممکن است شامل ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی نیز باشد.
ladyhoods
لیدیهودها، جمع لیدیهود، به حالات مختلف زن بودن در فرهنگها و جوامع گوناگون اشاره دارد.
ladyish
لیدیش، به معنای ویژگیهایی که به زنانگی و رفتار زنانه اشاره دارند و با ظرافت و دلربایی مشخص میشوند.
ladyishly
به صورت رفتار یا ظاهر مناسب برای یک زن، به ویژه در موقعیتهای رسمی.
ladyishness
ویژگی یا حالت زنانه بودن یا رفتار مطابق با انتظارات اجتماعی از زنان.
ladyism
مجموعهای از اصول یا رفتارهایی که به زنان و حقوق و جایگاه آنها میپردازد.
ladik
کلمهای که به اشیاء کوچک و خوشدست اطلاق میشود، اغلب به عنوان نماد محبت.
ladykin
اصطلاحی برای بیان ارتباط نزدیک یا محبتآمیز نسبت به یک زن.
ladykind
مجموعهای از زنان یا ویژگیهای زنانه که به هم مرتبط هستند.
ladykins
لیدی کینز، اصطلاح محبتآمیز برای یک زن، معمولاً به معنی مادربزرگ یا کسی که مورد محبت و احترام است.
ladyless
بدون زن، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچ زنی حضور ندارد.
ladyly
زنانه، به طور خاص به سلوک یا ظاهری اشاره دارد که به زنان نسبت داده میشود.
ladylikely
زنانه، ویژگیهایی که به زنان نسبت داده میشود و به نرمی و ادب اشاره دارد.
ladylikeness
زنانه بودن، خصوصیات و ویژگیهایی که به زنان نسبت داده میشود.
ladyling
لیدیلینگ، اشاره به یک دختر یا زن کوچک و ظریف دارد که معمولاً با صفات مثبت شناخته میشود.
ladylintywhite
گل خانم سفید لطیف، گونهای از گیاهان با گلهای زیبا و ظریف که معمولاً در باغها یافت میشود.