lys
لیس، اصطلاحی است که میتواند به گیاه خاصی یا شدت نور اشاره کند.
lisa
لیزا، نام یک دختر که معمولاً به انگلیسی استفاده میشود.
lysander
لیساندر، اسم مردانه که به ویژه در ادبیات به کار میرود.
lisbon
لیسبون، شهری در پرتغال و پایتخت آن کشور.
lise
لیز، نام یک دختر که به ویژه در فرهنگهای مختلف به کار میرود.
lisere
لیزه، نوعی پارچه یا بافت که معمولاً در دوخت استفاده میشود.
lysergic
لیزرژیک، مربوط به ترکیبات شیمیایی خاص که میتوانند تأثیرات روانگردان داشته باشند.
lisette
لیست، یک نوع گل یا نامی است که ممکن است برای افراد یا موارد خاص استفاده شود.
lysidin
لیسیدین، یک ترکیب شیمیایی است که ممکن است در گیاهان مختلف یافت شود.
lysidine
لیسیدین، ترکیبی است که در واکنشها و فرآیندهای بیوشیمیایی شرکت میکند.
lisiere
لیزیه به حاشیه یا لبهای از جنگل یا فضای سبز اشاره دارد.
lysigenic
لیسیژنتیک به فرایندهایی اشاره دارد که در تولید گیاهان نقش دارند.
lysigenous
لیسیجنتیک به بافتهایی اشاره دارد که در فعالیتهای خاص گیاهان نقش دارند.
lysigenously
با حالت دوستانه و گرم، با احساس راحتی و صمیمیت.
lysiloma
گونهای از گیاهان که معمولاً در مناطق خشک رشد میکند و ویژگیهای خاصی دارد.
lysimachia
نوعی گیاه از خانواده فرفیون، معمولاً در کنار آب رشد میکند.
lysimachus
شخصیت تاریخی که به خاطر رهبری و مشارکتهایش شناخته شده است.
lysimetric
مربوط به اندازهگیری و تحلیل متقارن، معمولاً در علم.
lysines
یک نوع آمینو اسید ضروری برای ساخت پروتئین در بدن.
lysistrata
لیسیستراتا شخصیتی در نمایشنامهای از آریستوفان که به طور خاص برای آشتی و پایان دادن به جنگ تلاش میکند.
lisk
لیسک در علوم کامپیوتر به ساختار داده خاصی اشاره دارد که برای مدیریت دادهها استفاده میشود.
lysogen
لیسوجن باکتریی است که دارای DNA ویروسی است و تغییراتی در رفتار آن ایجاد میکند.
lysogenesis
لیسوجنز فرآیند ادغام DNA ویروس با DNA میزبان است.
lysogenetic
لیسوجنتیک به استفاده از DNA ویروسی در بقا و سازگاری باکتریها اشاره دارد.
lysogeny
لیسوجنی به حالت خوابیده ویروس در میزبان اطلاق میشود.
lysogenic
لیوزی یا چرخه لیوزن یک مرحله در زندگی ویروسها است که طی آن ویروس دیانای خود را درون ژنوم میزبان ادغام میکند و به صورت غیرفعال باقی میماند.
lysogenicity
لیوزنزایی به توانایی یک ویروس برای ادغام دیانای خود در ژنوم میزبان و باقی ماندن در حالت خوابیده اشاره دارد.
lysogenies
لیوزنها به رویدادهای مختلفی اطلاق میشود که در طی آنها یک ویروس دیانای خود را درون ژنوم میزبان وارد میکند.
lysogenization
لیوزنسازی به فرآیند ادغام دیانای ویروس در ژنوم میزبان اشاره دارد.
lysogenize
لیوزنسازی کردن به فرآیند ادغام دیانای ویروس در ژنوم یک میزبان اطلاق میشود.
lysogens
لیوزنها به باکتریهایی اطلاق میشود که دیانای ویروسی درون ژنوم خود دارند و به حالت خوابیده باقی ماندهاند.
lysolecithin
لیسول سیتین نوعی فسفولیپید است که در ساختار غشاء سلولها وجود دارد و در فرآیندهای بیوشیمیایی مختلف نقش ایفا میکند.
lysosomal
لیزوزومی مربوط به لیزوزومها است، که وظیفه تجزیه مواد زائد و مواد غیرضروری در سلولها را دارند.
lysosomally
به شیوهای که مرتبط با لیزوزومها باشد استفاده میشود، جایی که مواد زائد درون سلولها تجزیه میشوند.
lysozymes
لیزوزیمها آنزیمهای باکتریکش هستند که در ترشحات بدنی مانند اشک، بزاق و شیر مادر حضور دارند.
lisper
لیسپر به فردی اطلاق میشود که در صحبت کردن مشکل دارد و معمولاً صداهای خاصی را به درستی تلفظ نمیکند.
lispers
لیسپران به افرادی اطلاق میشود که با مشکلات گفتاری مواجه هستند و معمولاً صداها را به درستی تلفظ نمیکنند.
lispingly
به شیوهای که در آن کلمات با لبهای اشتباه و نامفهوم ادا میشوند، به ویژه در صحبت کردن افراد زیر سن بلوغ.
lispound
صدای لبهافتاده، معمولا به صداهایی که اختلالی در تلفظ ایجاد میکنند، اشاره دارد.
lispund
فعل مرتبط با صحبت کردن به شیوهای که کلمات لبهافتاده یا نامفهوم ادا میشوند.