lumbaginous
لامباگینوس به نوعی درد یا ناراحتی در ناحیه کمر اشاره دارد.
lumbagos
لامباگوس به حالتی اشاره دارد که در آن ناحیه کمر دچار درد یا ناراحتی میشود.
lumbayao
لومبایو به نوعی رقص سنتی و فرهنگی اشاره دارد که در برخی مناطق رواج دارد.
lumbang
لومبان به یک نوع درخت یا میوه اشاره دارد که پوستهای سخت و مقاوم دارد.
lumbarization
لُمبرایزیشن به حالتی گفته میشود که در آن یک مهره افزایش یافته در ناحیهی ناحیه کمری وجود دارد، که میتواند بر ساختار و عملکرد ستون فقرات تأثیر بگذارد.
lumbars
لُمبرها به مهرههای ناحیه کمری اشاره دارند، که مسئولیت حمایت از قسمت پایینی بدن را بر عهده دارند.
lumberdar
لُمبردار به فردی اطلاق میشود که در مدیریت و تأمین منابع چوب فعالیت دارد.
lumberdom
لُمبردوم به وضعیت یا صنعت مربوط به چوب و تختهسازی اشاره میکند.
lumberingly
به طور سنگینی یا با حرکتی آهسته و سنگین حرکت کردن را توصیف میکند.
lumberingness
حالت یا ویژگی سنگین و کند در حرکت است که معمولاً ناشی از اندازه یا وزن میباشد.
lumberless
ساخت و ساز بدون استفاده از چوب یا مواد چوبی.
lumberly
به معنای سنگین و ناشیانه به حرکت درآمدن.
lumbocolotomy
عمل جراحی که به ایجاد برشی در ناحیه کمر برای دسترسی به شکم پرداخته میشود.
lumbocostal
اصطلاحی در پزشکی که به ارتباط ناحیه کمر و دندهها اشاره دارد.
lumbodynia
لومبودینیا، به معنای درد ناشی از ناحیه کمر پایین است که میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود.
lumbodorsal
لومبودورسال به منطقهای در کمر اشاره دارد که شامل ناحیه دورسال و کمر پایین است.
lumbosacral
لومبوساکرال به ناحیهای اطلاق میشود که شامل کمر و ساکروم است.
lumbovertebral
لومبوورتبرال به ناحیهای اشاره دارد که بین مهرههای کمری و دیگر مهرهها قرار دارد.
lumbrical
ماهیچههای لمبرال به ماهیچههایی اطلاق میشود که در حرکت انگشتان دست دخالت دارند.
lumbricales
لمبرکالهها به مجموعهای از ماهیچهها اطلاق میشود که در انگشتان دست و پا قرار دارند.
lumbricalis
لامبریکالیس، گروهی از عضلات در پا که به حرکات انگشتان پا کمک میکند.
lumbricid
لامبریسید، خانوادهای از کرمها که در بهبود خاک نقش دارند.
lumbricidae
لامبریسیدها، خانوادهای از کرمها که در خاک زندگی میکنند و به آن کمک میکنند.
lumbricine
لامبریکین، اصطلاحی برای توصیف ویژگیها و زیستگاههای مشابه با کرم.
lumbricoid
لامبریکوئید، به ویژگیهای کرمها اشاره دارد.
lumbricosis
لومبریکوزیس، عفونتی ناشی از حضور کرمهای مدور در بدن انسان، به ویژه در رودهها.
lumbricus
لومبریکوس، نوعی کرم خاکی است که به اکوسیستم خاک کمک میکند.
lumbrous
لنگ، سنگین و بیحرکت؛ اشاره به حرکتی کُند و سنگین.
lumbus
لومبوس، به ناحیه پایین کمر در آناتومی انسان اشاره دارد.
lumenal
لومنال، اشاره به فضای داخلی لولههای بیولوژیکی یا عروقی.
lumeter
لومتر، وسیلهای برای اندازهگیری شدت نور.
luminal
لومینال، به فضای درون یک ساختار، مانند سلول یا روده اشاره دارد.
luminant
لومینان، به هر منبع نوری که تابش دارد اشاره دارد.
luminare
لومینار، به منبع نوری خاصی که برای روشنایی مورد استفاده قرار میگیرد اشاره دارد.
luminaria
لومیناریا، چراغهای کوچک که معمولاً در مراسمها و جشنها روشن میشوند.
luminarious
لومیناریا، به شکلی از نور و روشنایی با جاذبه و زیبایی اشاره دارد.
luminarism
لومیناریسم، یک سبک هنری که به نور و تأثیرات آن بر احساسات و محیط میپردازد.