macromeric
ماکرو مریك، مربوط به ساختارها یا خصوصیاتی بزرگ در مواد و سیستمها است.
macromerite
ماکرو مریت، نوعی ماده است که به بررسی چیدمان مولکولی آن پرداخته میشود.
macromeritic
ماکرو مریتیک، به تحلیل یا توصیف ویژگیهای ماکرو مریتها اشاره دارد.
macromesentery
ماکرو میزانتری، ساختاری است که ارگانهای داخلی را در موجودات بزرگ پشتیبانی میکند.
macrometeorology
ماکرو متئورولوژی، مطالعاتی در زمینه الگوهای آب و هوایی در مناطق وسیع.
macrometeorological
موارد مربوط به بررسی و تجزیه و تحلیل وضعیت آب و هوا در مقیاس بزرگ و تاثیر آن بر محیطزیست.
macrometer
ابزاری برای اندازهگیری ابعاد بزرگ که دقت زیادی دارد.
macromethod
روش یا رویکردی که رویکردی کلی و جامع به یک موضوع یا دادهها ارائه میدهد.
macromyelon
ساختار بزرگ مغز استخوان که نقش مهمی در عملکرد اعصاب دارد.
macromyelonal
نسبت به مسیرها یا اتصالات بزرگ مرتبط با علوم اعصاب و آسیبهای نخاعی.
macromole
مولکولهای بزرگ که در سیستمهای بیولوژیکی وجود دارند و نقشهای کلیدی در فرآیندهای بیولوژیکی دارند.
macromolecular
ماکرو مولکول، یک ساختار بزرگ در شیمی که معمولا از تعداد زیادی اتم تشکیل شده است، مانند پروتئینها، کربوهیدراتها و اسیدهای نوکلئیک.
macronuclear
ماکرونوکلی، به هستههای بزرگتر از هستههای رایج اشاره دارد که در برخی از میکروارگانیسمها وجود دارند.
macronucleate
سلولهایی که دارای هسته بزرگتر و پر از کروموزومهای فعال هستند.
macronucleus
ماکرونوکلی، هستهای بزرگ که در برخی از آبزیان میکروسکوپی وجود دارد و وظایف خاصی را انجام میدهد.
macropetalous
ماکروپتالوس به گلهایی اشاره دارد که دارای گلبرگهای بزرگ هستند.
macrophagic
ماکروفاژیک به سلولهایی اشاره دارد که قابلیت بلعیدن آسیبدیدگان و ذرات خارجی را دارند.
macrophagocyte
مکروفاگوسیت، نوعی سلول ایمنی که میتواند ذرات خارجی را بلعیده و تجزیه کند.
macrophagus
مکروفاگوس، سلول بزرگی که در سیستم ایمنی بدن نقش دارد.
macrophyllous
مکروفیلو به صفاتی از گیاهان اطلاق میشود که دارای برگهای بزرگ هستند.
macrophysics
مکروفیزیک به مطالعه پدیدههای فیزیکی در مقیاسهای بزرگ میپردازد.
macrophytic
مکروفیتیک به گیاهانی اطلاق میشود که اندازه بزرگتری دارند و در زیستگاههای خاصی رشد میکنند.
macrophoma
مکروفوما نوعی قارچ است که میتواند بر گیاهان اثر منفی بگذارد.
macrophotograph
عکس ماکرو، عکسبرداری از اشیای کوچک با جزئیات بسیار بالا است.
macropia
ماکروپیا، اختلالی در بینایی است که در آن اجسام بزرگتر از اندازه واقعی خود دیده میشوند.
macropygia
ماکروپیagia به وضعیت بدنی اشاره دارد که در آن شخص دارای نشیمنگاههای بزرگ و برجسته است.
macropinacoid
ماکروپیناکوئید به ویژگیهای ساختاری خاص در بلورهای معدنی اشاره دارد.
macropinacoidal
ماکروپیناکوئید، به ویژگیهای ساختاری خاصی در بلورها اشاره دارد که در نتیجه خاصیتهای بلوری ایجاد میشود.
macropyramid
ماکروپیرامید به سازهای با شکل هرم بزرگ اشاره دارد.
macroplankton
میکروپلانکتون به موجودات میکروسکوپی بزرگ گفته میشود که در آبهای اقیانوس زندگی میکنند و نقش مهمی در زنجیره غذایی دریایی دارند.
macroplasia
میکروپلازی به معنی بزرگ شدن غیرطبیعی یک بافت یا عضو در بدن است.
macroplastia
میکروپلاستی به بازسازی بزرگ جراحی گفته میشود که در آن تغییراتی در بافتها ایجاد میشود.
macropleural
میکروپلار به تغییرات یا شرایطی اشاره دارد که بر غشای جنبی ریهها تأثیر میگذارد.
macropodia
میکروپودیا به وضعیت پاهای بزرگ غیرطبیعی اشاره میکند که میتواند ناشی از عوامل ژنتیکی باشد.
macropodian
میکروپودین به موجوداتی اطلاق میشود که ویژگیهای پا یا اندامهای بزرگی دارند.
macropodidae
خانوادهای از پستانداران که شامل کانگوروها، والابیها و سایر گونههای مشابه میشود.
macropodinae
زیرخانوادهای از خانواده مکرودیده که شامل کانگوروها و برخی دیگر از گونههای نزدیک است.
macropodine
ویژگیهایی که به گروه مکرودیدگان، به ویژه کانگوروها، نسبت داده میشود.
macropodous
به ویژگیهای ظاهری و ساختاری مشابه کانگوروها و سایر مکرودیدگان اشاره دارد.
macroprism
یک نوع منشور بزرگ که برای جمعآوری و هدایت نور به کار میرود.