marmoration
مرمر سازی به معنای فرآیند ایجاد الگوها و بافت‌هایی شبیه مرمر در مواد مختلف.
marmoreally
مریمورالی به معنای به طرز مشابه با مرمر، به خصوص در زمینه زیبایی یا کیفیت.
marmorean
مریمورانی به معنای مرتبط با مرمر یا مشابه مرمر بودن، به ویژه در زیبایی شناسی.
marmoric
مربوط به ویژگی‌های سنگ مرمر، معمولاً به زیبایی و استحکام آن اشاره دارد.
marmorize
فرآیند زندگی بخشیدن به چیزها به شکلی مشابه مرمر، معمولاً برای زیبایی.
marmosa
نوعی گیاه که در شرایط مرطوب به خوبی رشد می‌کند.
marmose
شکلی از بافت یا سطح که مشابه مرمر است، جذاب و جالب.
marmota
نوعی پستاندار که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و معروف به حفره‌سازی است.
marnix
نامی که به طور خاص در فرهنگ هلندی رایج است.
maro
مارو، واژه‌ای که ممکن است به معانی مختلفی اشاره کند و در زمینه‌ها و مکالمات مختلف به کار رود.
marok
ماروک، اصطلاحی که ممکن است به معنای خاصی در بافت‌های فرهنگی و تاریخی مختلف اشاره کند.
maronian
مارونی، مرتبط با جامعه یا فرهنگ خاصی که ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.
maronist
مارونی، متعلق به کسی که به سنن و باورهای جامعه مارونی پایبند است.
maroquin
ماروکین، نوعی چرم لوکس که معمولاً از پوست حیوانات خاص تولید می‌شود.
maror
مارور، نوعی سبزی تلخ که در مراسم خاص یهودی به کار می‌رود.
maros
ماروس، نام نوعی از ماهی است که در آب‌های شیرین یا شور زندگی می‌کند.
marotte
ماروت اصطلاحی است که به یک عروسک یا جعبه بازی اشاره دارد.
marouflage
ماروفلاژ به تکنیک روکش کردن یا نصب مواد بر روی سطوح اشاره دارد.
marpessa
مارپسا شخصیت افسانه‌ای است که در داستان‌های کهن به تصویر کشیده می‌شود.
marplot
مارپلات به فردی اطلاق می‌شود که با رفتارهای نادرست یا ناخواسته وضعیتی را خراب می‌کند.
marplotry
مارپلاتری به عمل یا عادت خراب کردن اوضاع یا برنامه‌ها اشاره دارد.
marplots
مارپلات به افرادی گفته می‌شود که در کار دیگران مداخله می‌کنند و باعث مختل شدن روندها می‌شوند.
marprelate
مارپرلِیت به متونی اطلاق می‌شود که در قرن ۱۶ میلادی به انتقاد از کلیسا پرداختند.
marquisal
مارکیسالی به وضعیتی اطلاق می‌شود که مربوط به عزیزان و اشراف زادگان است.
marquisdom
مارکیس‌دام به حکمرانی یا قلمروی یک مارکیس اشاره دارد.
marquisess
مارکیسه به همسر یا زنی گفته می‌شود که عنوان مارکیس را دارد.
marquisettes
مارکیسته‌ها به زنانی گفته می‌شود که به عنوان مارکیسه‌ها شناخته می‌شوند.
marquisina
مارکیسینا، سایه‌بان یا پوشش سقف در فضای باز که برای حفاظت در برابر آفتاب و باران استفاده می‌شود.
marquisotte
مارکیسوت، نوعی تزئین یا طراحی که به طراحی و زیبایی کمک می‌کند.
marquisship
مارکیسیپ، عنوان یا مقام یک مارکیس در نظام اشرافی.
marquito
مارکیتو، diminutive یا نام کوچک شده برای مارکو یا مینیاتوری از یک نام.
marquois
مارکویس، اشاره به یک فرد دارای عنوان مارکیس یا مرتبط با آن.
marraine
مادل، عنوانی که به زنانی داده می‌شود که در مراسم مذهبی نقش حامی را ایفا می‌کنند.
marranism
مَرّانیسم، اصطلاحی است که به معنای تمرین مخفی یهودیت اشاره دارد، مخصوصاً در مواردی که افراد برای فرار از آزار و اذیت به مسیحیت تبدیل شده‌اند.
marranize
مَرانیزه، به معنای تبدیل به مسیحیت در حالی که سنت‌ها و آداب یهودی به طور پنهانی حفظ می‌شود.
marree
مارری، به نوعی درخت بومی استرالیایی گفته می‌شود که در مناطق خشک رشد می‌کند.
marrella
مارلا، نسل منقرض‌شده‌ای از آرتروپودهای دریایی است که در دوره کامبرین زندگی می‌کردند و مهم‌ترین اطلاعات را درباره زندگی‌های باستانی در آب‌ها به ما می‌دهد.
marriable
قابل ازدواج، به معنای داشتن ویژگی‌هایی است که شخص را برای تشکیل یک رابطه زناشویی مناسب می‌کند.
marriageability
قابلیت ازدواج به معنای مجموعه‌ای از عوامل و ویژگی‌ها است که باعث می‌شوند فرد برای ازدواج مناسب باشد.
marriageableness
قابلیت ازدواج، توانایی یا شرایطی که فرد را برای ازدواج مناسب می‌سازد.