meritedness
شایستگی به معنای لایق بودن یا ارزشمند بودن است.
meriter
شایسته به فردی اطلاق می‌شود که لایق تقدیر و پاداش است.
meritful
شایسته و دارای merit، به معنای داشتن شایستگی یا فضیلت در زمینه‌ای خاص.
meritlessness
نبود شایستگی و فضیلت، به معنای عدم وجود ویژگی‌های مثبت در یک فرد یا عمل.
meritmonger
شخصی که به طور افراطی در جستجوی شایستگی و اعتبار است، به ویژه برای خود.
meritmongery
عمل جستجوی شایستگی به روشی افراطی یا غیرواقعی، که ممکن است هدف خاصی را دنبال کند.
meritmongering
رفتاری که به منظور کسب شایستگی انجام می‌شود، عموماً به صورت شدید یا غیرواقعی.
meritory
شایسته و سزاوار، به معنای داشتن شایستگی یا فضیلت مثبت.
meritoriously
به گونه‌ای عمل کردن که شایسته تقدیر باشد، به ویژه به خاطر کارهای عالی و مثبت.
meritoriousness
وضعیت یا کیفیت مستحق ستایش یا پاداش بودن.
merk
نشان یا علامت مربوط به یک محصول یا برند.
merkhet
ابزار نجومی که برای اندازه‌گیری زمان و مکان در مصر باستان به کار می‌رفت.
merks
مجموعه‌ها یا نشانه‌های مختلف که معمولاً به یک برند یا کیفیت خاص اشاره دارند.
merlette
شکل خاصی از پرنده که به عنوان نماد نجابت در علم خانواده‌ها استفاده می‌شود.
merligo
مرلیگو، مفهوم خاصی در زیست شناسی دریایی که به مطالعه و تحلیل موجودات و پدیده‌های خاصی که در آب‌های شور و شیرین وجود دارند می‌پردازد.
merling
مرلینگ، فرآیند یا اصطلاحی در مدیریت شیلات که به روش‌های حفظ و مدیریت جمعیت ماهی‌ها اشاره دارد.
merlion
مرلیون، مجسمه‌ای است که نیمه شیر و نیمه ماهی دارد و نماد ملی سنگاپور به شمار می‌رود.
merlucciidae
مرلوچییده، خانواده‌ای از ماهی‌ها که شامل گونه‌های مختلفی از ماهی‌های هیک می‌باشد.
merluccius
مرلوچیوس، جنسی از خانواده مرلوچییده که شامل گونه‌های مختلفی از ماهی‌های هیک است.
mermaiden
مرمیدین، به معنای پری دریایی زن و یک مفهوم افسانه‌ای است که در فرهنگ‌های مختلف وجود دارد.
mermis
مرمیس، نوعی کرم نازک و بلند که به طور معمول در خاک زندگی می‌کند و در بررسی‌های علمی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
mermithaner
مرمیثانر، نامی عمومی برای یک گروه خاص از نماتودهای انگلی که در برخی از حشرات زندگی می‌کنند.
mermithergate
مرمیترگیت، اصطلاحی که به نظر می‌رسد به یک بعد فرضی یا غیرمعمول در مطالعه نماتودها اشاره کند.
mermithidae
مرمیثیده، خانواده‌ای از نماتودها با ویژگی‌های خاص که معمولاً در بدن حشرات زندگی می‌کنند.
mermithization
مرمیثیزیشن، فرآیندی که در آن یک موجود میزبان توسط نماتودهای از خانواده مرمیثیده مورد حمله قرار می‌گیرد.
mermithized
مرمیثیزه، حالتی که در آن یک موجود میزبان تحت تأثیر نماتود مرمیثیده قرار می‌گیرد و به طور معناداری تغییرات رفتاری را تجربه می‌کند.
mermithogyne
مریمتیژین، نوعی کرم انگل است که در سیستم‌های زیستی مختلف یافت می‌شود و اغلب در مطالعات بیولوژیکی بررسی می‌شود.
mermnad
مریمناَد، اصطلاحی علمی است که در مباحث مرتبط با اکولوژی و محیط زیست به کار می‌رود.
mermnadae
مریمناَدی، نام علمی است که به خانواده‌ای از موجودات زنده، معمولاً در زمینه‌های زیست‌شناسی اطلاق می‌شود.
mermother
مریمادر، شخصیتی افسانه‌ای است که در داستان‌ها به عنوان سرپرست یا محافظ دریا معرفی می‌شود.
meroblastic
مروبلستیک، به نوعی تقسیم سلولی در جنین‌ها اشاره دارد که در آن تنها بخشی از تخم‌مرغ تقسیم می‌شود.
meroblastically
به طور مروبلستیک، به روشی اشاره دارد که در آن تقسیم سلولی تنها بخشی از جنین را در بر می‌گیرد.
merocele
مروسل، نوعی فتق که در آن بخشی از بافت داخلی از طریق یک نقطه ضعیف در دیواره بدن بیرون می‌زند.
merocelic
مروسل، اشاره به ویژگی یا شرایط مرتبط با مروسل.
merocerite
مروسرایت، نوعی کانی نادر که دارای ویژگی‌های خاص است.
meroceritic
مروسرنیک، اشاره به ویژگی‌های مربوط به مروسرایت یا نوع خاصی از کانی.
merocyte
مروسل، نوعی سلول در بدن که به تولید بافت‌های خاص کمک می‌کند.
merocrine
مروکرین، فرایند ترشحی که در آن سلول‌ها مواد را بدون آسیب به خود آزاد می‌کنند.
merocrystalline
سنگ یا ماده‌ای که دارای ساختارهای کریستالی همراه با نواحی غیرکریستالی است.
merodach
یکی از خدایان باستانی بابلی که به عنوان خدای نظم و آفرینش شناخته می‌شود.