mimidae
میمید خانواده‌ای از پرندگان است که شامل گونه‌های آوازخوان می‌شود.
miminae
میمینه زیرخانواده‌ای از خانواده میمید است که شامل چندین گونه پرنده می‌شود.
mimine
میمین به گروه خاصی از پرندگان در طبقه‌بندی اشاره دارد.
miminypiminy
میمینی‌پیمینی یک اصطلاح بازیگوش و غیررسمی است.
mimir
در اسطوره‌شناسی، میمیر به عنوان نمادی از دانش و حکمت شناخته می‌شود.
mimish
میمیش به حالات و احوالاتی اشاره دارد که باعث احساس خوشامد می‌شود.
mimly
به آرامی و به طرز ملايم.
mimmation
تحلیل و بررسی یا توضیح دادن یک وضعیت.
mimmed
به آرامی نشان دادن یا بیان کردن یک حالت عاطفی.
mimmest
آرام‌ترین، ملایم‌ترین.
mimming
آرامش و خوشحالی مداوم.
mimmock
خندیدن یا صحبت کردن به صورت آرام و ملایم.
mimmocky
میمکی به معنای شوخی کننده و طعنه زننده، کسی که به طرز نیشدار و غیر جدی به دیگران می‌پردازد.
mimmocking
میمک کردن، عمل تقلید یا فکاهی از کسی به منظور شوخی یا خنده.
mimmood
حالت میمی به معنای حالت شاد و شوخ و خوش روح است که معمولاً افراد در هنگام شادی از خود بروز می‌دهند.
mimmoud
میمود وضعیتی است که نشان‌دهنده احساسات شاد و خوشحال است.
mimmouthed
میموتد به معنای کسی است که گزاره‌هایی شاد و خنده‌دار ارائه می‌دهد.
mimmouthedness
میموتد بودن به معنای داشتن روحیه شوخی و خنده در موقعیت‌های مختلف است.
mimodrama
میمودرما، هنر اجرا و نمایش احساسات و داستان‌ها از طریق حرکات بدنی و بدون استفاده از کلمات است.
mimographer
میموگراف، شخصی است که هنر ثبت حرکات را به وسیله نقاشی یا نوشتن انجام می‌دهد.
mimography
میموگرافی، مطالعه و بررسی هنر و تکنیک‌های بیان غیرکلامی از طریق حرکات است.
mimologist
میمولوژیست، شخصی که به تحقیق و بررسی زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی می‌پردازد.
mimosaceae
میموسه، خانواده‌ای از گیاهان گلدار که شامل بسیاری از گونه‌ها با خصوصیات ویژه است.
mimosaceous
میموسه‌ای، واژه‌ای است که به ویژگی‌ها و خصوصیات مربوط به خانواده گیاهی میموسه اشاره دارد.
mimosis
میموزیس، واکنش گیاهان به تحریک فیزیکی یا لمسی است.
mimosite
میموزیت، ارگانیسمی که ویژگی‌ها یا رفتارهای دیگر موجودات را شبیه‌سازی می‌کند.
mimotannic
مموئاتنیک، ترکیبات شیمیایی مرتبط با خاصیت‌های خاصی هستند.
mimotype
میموتیپ، نوع خاصی از تقلید است که موجودات را قادر می‌سازد تا در محیط‌ خود پنهان شوند.
mimotypic
ویژگی‌های میموطیپیک، صفاتی هستند که به یک موجود کمک می‌کنند تا شبیه گونه‌های دیگر به نظر برسد.
mimp
میمپ، اصطلاحی در حوزه‌های علمی مختلف با معانی خاص است.
mimpei
میمپی؛ پرنده‌ای کوچک و رنگارنگ که در مناطق گرمسیری زندگی می‌کند.
mimsey
میمزی؛ نوعی گل رنگارنگ و زیبا که در باغ‌ها کاشته می‌شود.
mimus
میموس؛ پرنده‌ای که از توانایی تقلید صداها برخوردار است.
mimusops
میموسپس؛ درختی که به خاطر سایه و میوه‌اش شناخته می‌شود.
mimzy
میمزی؛ رقص یا فعالیتی شاداب و سرگرم‌کننده.
mina
مینا؛ نامی که به‌ویژه برای دختران استفاده می‌شود.
minable
قابل استخراج، به موادی گفته می‌شود که می‌توان آن‌ها را از زمین استخراج کرد.
minaciously
به صورت تهدیدآمیز، به معنای بیان چیزی که ترس یا نگرانی ایجاد می‌کند.
minaciousness
خصوصیت یا حالتی که نشان‌دهنده تهدید باشد.
minacity
میزان تهدید یا هراس؛ تمایلی به تهدید ایجاد کردن.