nasciturus
به نوزادی اشاره دارد که هنوز به دنیا نیامده است، اما در حال حاضر وجود دارد.
nasethmoid
استخوانی در ناحیه بینی که به ساختار صورت کمک میکند.
nashgab
نشگاب، نوعی پارچه یا پوشش که معمولاً جنبه زینتی دارد و در فرهنگهای مختلف کاربرد دارد.
nashgob
نشگو، نوعی غذا یا دسر که معمولاً ترکیبی است از مواد خوشمزه و بافت خاص.
nashim
نشیم، جمع یا گروهی از افراد که معمولاً ویژگیهای مشترکی دارند و در جامعهای خاص عمل میکنند.
nashira
نشیره، کسی که در داستانگویی مهارت دارد و میتواند با روایتهایش شنوندگان را جلب کند.
nashua
نشوا، نام یک شهر در ایالت نیوهمپشایر آمریکا که معروف به مناظر طبیعی زیبا و جاذبههای فرهنگی است.
nashville
نشویل، شهر معروف به موسیقی و فرهنگ و تاریخ غنی حوزه موسیقی کشور.
nasi
ناسی نوعی غذای برنجی است که به ویژه در آسیا محبوب است.
nasial
ناسیال به ویژگیهای مربوط به بینی یا نازک مربوط میشود.
nasicorn
ناسیکورن موجودی افسانهای است که ترکیبی از ویژگیهای مختلف را دارد.
nasicornia
ناسیکورنی مکان خیالی در ادبیات است که شامل عناصر جادویی میشود.
nasicornous
ناسیکورنی به ویژگیهای خاص و منحصر به فرد اشاره دارد.
nasiei
ناسیای به یک پدیده خاص در زیستشناسی یا محیط اشاره دارد.
nasiform
نازیر، به ویژگیها یا شکلهایی اطلاق میشود که شبیه بینی هستند.
nasilabial
نازیلابیال، اشاره به ویژگیهایی دارد که به ناحیه بینی و لبها مربوط میشود.
nasillate
نازیل زدن، به تولید صداهایی شبیه به صداهای بینی اشاره دارد.
nasillation
نازیلزنی، به تولید صدا یا تکنیکی اشاره دارد که شامل بینی است.
nasioalveolar
نازیوآلووئولار، به صداهایی اطلاق میشود که با ناحیه بینی و حفره آلوئولار در ارتباطاند.
nasiobregmatic
نازیوبرگماتیک، به ابعاد و اندازههایی اطلاق میشود که به ارتباط بینی و ناحیه برامدگی سر مربوط میشود.
nasioinial
ناسیونینال، مربوط به ناسیون یا ناحیهای از صورت که بین دو چشم و بالای بینی قرار دارد.
nasiomental
ناسیومنتال، مرتبط با ناحیهای که ناسیون و چانه را به هم وصل میکند.
nasion
ناسیون، نقطهای در صورت که جایی بالای بینی و بین دو چشم قرار دارد.
nasions
ناسیونها، جمع ناسیون، که به نقاط کلیدی صورت اشاره دارد.
nasitis
نازیتیس، التهاب ناحیه بین بینی و مناطق اطراف آن.
naskhi
نسخ، یک نوع خوشنویسی عربی که به خاطر سادگی و زیباییاش شناخته شده است.
nasobasilar
ناحیهای که به ارتباط بینی و قاعده جمجمه اشاره دارد.
nasobuccal
منطقهای از صورت که به ارتباط بینی و دهان اشاره دارد.
nasociliary
عصب نازوفاسیال، عصب حساسی است که حس را در ناحیه صورت و چشم فراهم میکند.
nasoethmoidal
ناحیهای که شامل ساختارهای نازو و ا سماوی است و در عملکرد سینوسها نقش دارد.
nasofrontal
زاویهای در ناحیه بینی و پیشانی که در آن دو ساختار ملاقات میکنند.
nasolabial
چینهایی که از ناحیه بینی به سمت دهان کشیده میشوند و به جوانی و زیبایی صورت مربوط میشوند.
nasolachrymal
مجرایی که اشکها را از غده اشکی به داخل بینی منتقل میکند.
nasolacrimal
سیستمی شامل غده اشکی و مجاری مربوطه که در مرطوب نگهداشتن چشمها کمک میکند.
nasology
ناسولوژی، علمی است که به مطالعهی شکل و عملکرد بینیها و ارتباط آنها با سایر اجزاء بدن میپردازد.