blind tiger
بار مخفی و غیرقانونی که در آن الکل به فروش می‌رسد.
blind trust
اعتمادی که در آن مدیریت دارایی‌ها توسط شخص دیگری انجام می‌شود و ذینفعان از آن بی‌خبر هستند.
blindworm
سوسماری بی‌پا که شبیه به مار است و در خاک زندگی می‌کند.
bling
زیورآلات براق و تزئینی که به بیان ثروت و سبک زندگی لوکس کمک می‌کند.
blini
پنکیک‌های نازک و نرم روسی که معمولاً به عنوان پیش‌غذا یا دسر سرو می‌شوند.
blinkered
بلینکر، شخصی که فقط یک دیدگاه خاص دارد و از دیدن سایر نقاط نظر و گزینه‌ها ناتوان است.
blinks
پلک زدن، عمل بسته و باز کردن سریع پلک‌ها که معمولاً به طور غیر ارادی رخ می‌دهد.
blintze
بلینتز، نوعی پنکیک نازک است که معمولاً با پنیر پر شده و به صورت گرم سرو می‌شود.
blipvert
بلپورت، نوعی تبلیغ کوتاه و سریع که معمولاً کمتر از یک دقیقه طول می‌کشد.
blissful
خوشحال، به معنای تجربه‌ای که با شادی و آرامش عمیق همراه است.
blissful ignorance
خوشی ناشی از ندانستن، به معنای زندگی کردن در شرایطی که فرد از مشکلات و واقعیت‌ها بی‌خبر است و به نوعی آرامش دارد.
bliss point
نقطه‌ای که در آن یک ماده غذایی شیرینی یا طعم خود را به حداکثر می‌رساند و افراد را به سمت خود جذب می‌کند.
b-list
فهرست افراد که شاید در اولویت دوم برای دعوت یا توجه قرار دارند.
blister
تاول، برآمدگی پر از مایع که روی پوست به دلیل سایش یا دما ایجاد می‌شود.
blister beetle
نوعی سوسک که می‌تواند موادی تولید کند که به پوست آسیب برساند.
blister copper
مس تاولی، نوعی مس با ناخالصی‌های زیاد که در طی فرآیند ذوب به دست می‌آید.
blister gas
گاز تاولی، گازی است که توانایی ایجاد تاول و آسیب به پوست را دارد و معمولاً در جنگ‌ها به‌کار می‌رود.
blister pack
بسته‌بندی‌ای برای داروها که معمولاً شامل حباب‌های کوچک است که هر دوز در آن‌ها قرار دارد.
blither
بی‌مورد و بی‌هدف صحبت کردن، به طور عموماً مزخرف یا خالی.
blitt
پایان دادن یا انجام یک کار، هرچند که با مشکلاتی مواجه باشیم.
blitz
یک حمله ناگهانی و سریع، به خصوص در فوتبال یا در زمینه‌های دیگر که هدف رسیدن به نتیجه به سرعت است.
blitz spirit
حس و روحیه قدرتمند و سریع در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات.
blizzard
طوفان برفی شدید که با بادهای قوی و برف زیاد همراه است.
bl lac object
یک شیء خاص در بازی‌های ویدئویی که معمولاً ویژگی یا وظیفه خاصی دارد.
bln
یک کد یا نماد مختصر که به منظور شناسایی یا اشاره به موضوع خاصی استفاده می‌شود.
bloated
حس نفخ کردن در بدن یا بار اضافی در سیستم‌ها به علت ویژگی‌های زیاد.
bloating
حالت فیزیکی که در آن معده یا روده‌ها به دلیل جمع شدن گاز یا مایعات متورم می‌شوند.
bloatware
نرم‌افزاری که به طور پیش‌فرض بر روی دستگاه نصب می‌شود و معمولاً از آن استفاده نمی‌شود و منابع را اشغال می‌کند.
blob
یک توده یا شکل بی‌قاعده و معمولاً نرم یا قابل تغییر.
blobfish
نوعی ماهی که به خاطر ظاهر غیرمعمول و نرمش شناخته می‌شود و در اعماق اقیانوس زندگی می‌کند.
bloc
گروهی از کشورها یا افراد که برای رسیدن به هدف مشترک همکاری می‌کنند.
blockade
محاصره، جلوگیری از ورود یا خروج تحویل کالا یا خدمات به یک مکان خاص.
blockade runner
کسی که تلاش می‌کند تا به طور غیرمجاز از یک محاصره عبور کند.
blockage
انسداد، مانع ورود یا خروج چیزی، معمولاً در سیستم‌های لوله‌کشی یا جریانی.
block and tackle
دستگاهی برای کمک به بلند کردن یا کشیدن بار سنگین از طریق قرقره‌ها.
blockboard
نوعی تخته‌چوب ساخته شده از تخته‌های چوبی که بین آن‌ها فاصله وجود دارد.
block-book
رزرو تمام ظرفیت یک مکان یا خدمات در یک زمان خاص.
block booking
رزرو چندین صندلی یا اتاق به طور همزمان، معمولاً برای گروه‌های بزرگ.
blockbusting
روش تجاری و ضدقانونی برای ایجاد فشار بر قیمت املاک که معمولاً شامل ترساندن ساکنان فعلی می‌شود.
block capitals
حروف بزرگ و غیرکوچک که معمولاً برای وضوح بیشتر نوشته می‌شوند.