nomographically
به روش ناموگرافی، به صورتی که شامل استفاده از نمودارها و جداول برای تحلیل داده‌ها باشد.
nomographies
ناموگرافی‌ها، مجموعه‌ای از ابزارهای گرافیکی برای نشان دادن روابط ریاضی و محاسبات هستند.
nomoi
nomoi به معنای قوانین یا اصولی است که جامعه‌ای را شکل می‌دهند و افراد باید به آن‌ها پایبند باشند.
nomology
نامولوژی به علم مطالعه قوانین و اصول حاکم بر روابط اشاره دارد.
nomologies
نامولوژی‌ها به مجموعه‌ای از قوانین یا اصول در یک زمینه خاص اشاره دارد.
nomologist
نامولوژیست به فردی گفته می‌شود که در علم نامولوژی تخصص دارد و به مطالعه قوانین می‌پردازد.
nomopelmous
ناموپلموس به شخصی اطلاق می‌شود که به قوانین و اجرای آن‌ها اهمیت می‌دهد.
nomophylax
ناموفیلاکس به فردی اطلاق می‌شود که مسئول نگهداری و حفاظت از قوانین است.
nomophyllous
نموفیلاوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای برگ‌های بزرگ و گسترده هستند و در مکان‌های مرطوب رشد می‌کنند.
nomos
نوموس به معنای قانون، قانونگذاری و آداب و رسوم است.
nomotheism
نوموتیسم به اعتقاد به وجود یک قانون الهی واحد اشاره دارد که جامعه را راهنمایی می‌کند.
nomothete
نوموتت به شخصی اطلاق می‌شود که مسئول قانون‌گذاری و تدوین قوانین است.
nomothetes
نوموتت‌ها به گروهی از قانون‌گذاران اطلاق می‌شود که مسئولیت تدوین قوانین را دارند.
nomothetical
نموتتیک به رویکردی اشاره دارد که بر قوانین عمومی و الگوهای کلی تأکید می‌کند.
nonabandonment
عدم ترک به معنای این است که هیچ‌کس نباید بدون حمایت و کمک رها شود، به ویژه در زمینه اجتماعی و حقوقی.
nonabatable
غیرقابل ابطال به معنای خصوصیاتی است که نمی‌توان آنها را کاهش یا لغو کرد، به ویژه در زمینه حقوق و تعهدات.
nonabdication
عدم استغفار به معنای عدم رها کردن مسئولیت‌ها و وظایف، به ویژه در زمینه مدیریت و رهبری.
nonabdicative
غیر استغفاری به معنای خصوصیاتی است که طرف‌ها را از تسلیم شدن یا رها کردن تعهدات خود باز می‌دارد.
nonabiding
غیر مقید به معنای افرادی است که از قوانین، مقررات یا هنجارها پیروی نمی‌کنند.
nonabidingly
به صورت غیر مقید به معنای ابراز یا عمل کردن بدون رعایت قوانین یا هنجارها.
nonabidingness
عدم رعایت، حالتی که در آن فرد یا گروه به قواعد یا روش‌ها پایبند نیستند.
nonability
عدم توانایی، نبود قابلیت انجام یک فعالیت یا کار مشخص.
nonabjuration
عدم ابطال، حالتی که در آن فرد یا گروه به عقب‌نشینی از تعهدات یا توافقات پایبند بمانند.
nonabjuratory
غیر ابطال‌کننده، حالتی که در آن اقدام به رد یا انکار چیزی نمی‌شود.
nonabjurer
غیر ابطال‌کننده، فردی که به تعهدات خود بر خلاف یک درخواست یا فشاری که برای انصراف وجود دارد، پایبند باقی می‌ماند.
nonabolition
عدم ابطال، عدم انصراف از قوانین یا سیاست‌ها در یک سیستم یا برنامه.
nonabortive
غیر سقطی به معنای چیزی است که به سقط جنین منجر نمی‌شود و به حفظ بارداری کمک می‌کند.
nonabortively
به شیوه‌ای عمل می‌کند که سقط جنین را موجب نمی‌شود.
nonabortiveness
ویژگی یا حالت چیزی که غیر سقطی است و باعث سقط جنین نمی‌شود.
nonabrasive
غیر سایشی به معنای عدم داشتن خاصیت سایش یا خراش مواد دیگر.
nonabrasively
به طرز غیر سایشی، بدون ایجاد آسیب یا خراش به سطح.
nonabrasiveness
ویژگی یا حالت چیزی که خاصیت سایشی ندارد و برای سطوح حساس مناسب است.
nonabridgable
غیرقابل کاستن به معنای حقوق یا اصولی است که نمی‌توان آنها را کاهش داد یا تغییر داد.
nonabridgment
غیرقابل کاستن به وضعیتی اشاره دارد که در آن حقوق یا آزادی‌ها نمی‌توانند کاهش یابند یا مختل شوند.
nonabrogable
غیرقابل ابطال به معنای توافق یا حقوقی است که نمی‌توان آنها را لغو کرد.
nonabsentation
عدم غیبت به وضعیت یا عمل عدم غیبت از یک مکان یا رویداد اشاره دارد.
nonabsolute
غیرقطعی به نظرات یا اصولی اشاره دارد که نمی‌توانند به‌طور مطلق تلقی شوند.
nonabsolutely
به معنای عدم قطعیت یا عدم مطلق بودن است.
nonabsoluteness
عدم مطلق بودن به معنای عدم وجود یک وضعیت یا اصل غیرقابل تغییر و ثابت می‌باشد.
nonabsolution
عدم آمرزش به معنای عدم بخشش یا عفو از خطاها و اشتباهات است.