nondiscordant
غیر اختلافی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ تعارض یا اختلافی وجود ندارد.
nondiscountable
غیر قابل تخفیف به اقلام یا هزینه‌هایی اطلاق می‌شود که نمی‌توان بر روی آنها تخفیف اعمال کرد.
nondiscoverable
غیر قابل کشف به امور یا اشیائی اطلاق می‌شود که نمی‌توان آنها را پیدا کرد یا شناسایی کرد.
nondiscovery
عدم کشف به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی جدید یا مهم پیدا نمی‌شود.
nondiscoveries
عدم کشفیات به مواردی اشاره دارد که در آن هیچ چیز جدیدی کشف نشده است.
nondiscretionary
غیر اختیاری به مواردی اطلاق می‌شود که در آن فرد اختیار عمل ندارد و باید مطابق قوانین یا مقررات خاص عمل کند.
nondiscriminating
بدون تبعیض، به معنای عدم تمایز بین افراد بر اساس ویژگی‌های خاص مانند نژاد، جنسیت یا سن.
nondiscriminatingly
به طور بدون تبعیض، نشان‌دهنده رفتار و عملی که هیچ نوع تبعیضی را نمایش نمی‌دهد.
nondiscriminative
بدون تبعیض، به معنای عدم تمایز در سیاست‌ها یا اقداماتی که به همه گروه‌ها یکسان توجه می‌شود.
nondiscriminatively
به طور بدون تبعیض، به معنای اجرای قانون یا رویه‌ها بدون هیچ نوع تمایزی.
nondiscursive
بدون گفتمان، به معنای رویکردی که در آن به مسأله‌ای بدون بحث یا توضیح اضافی پرداخته می‌شود.
nondiscursively
به طور بدون گفتمان، به معنای توضیح یا ارائه مطلبی به شکلی که هرگونه بحث یا توضیح اضافی نباشد.
nondiscursiveness
عدم گفتاری بودن، ویژگی‌ای که در آن ارتباطات یا نوشتار به شکلی غیر گفتاری و بدون توضیحات واضح انجام می‌شود.
nondiscussion
عدم بحث، شرایطی که در آن هیچ موضوع یا ایده‌ای برای تبادل نظر وجود ندارد.
nondiseased
غیر بیمار، اشاره به وضعیتی که فرد یا موجود زنده به هیچ گونه بیماری مبتلا نیست.
nondisestablishment
عدم تأسیس، مواردی که به نبود یا عدم حمایت از یک نهاد یا ساختار حکومتی اشاره دارد.
nondisfigurement
عدم تغییر ظاهر، به معنای حفظ ویژگی‌ها و زیبایی‌های طبیعی بدون نقصان یا تغییر.
nondisfranchised
عدم محرومیت، به معنی حفظ حقوق سیاسی و اجتماعی بدون حذف از آن‌ها.
nondisguised
بدون پنهان‌کاری، آشکار، با صراحت.
nondisingenuous
غیرشیطنت‌آمیز، نشان‌دهنده صداقت و عدم فریب.
nondisingenuously
به‌طور غیرشیطنت‌آمیز، با صداقت و بدون فریب.
nondisingenuousness
عدم شیطنت، صداقت و واقعی بودن در رفتار.
nondisintegrating
غیرکاهش‌یابنده، مقاوم در برابر تجزیه و ناپیدایی.
nondisintegration
عدم تجزیه، ماندگاری و استحکام مواد.
nondisinterested
غیرمترصد، به معنای بی‌طرف بودن یا احساس عدم تعصب نسبت به یک موضوع یا موقعیت خاص.
nondisjunct
غیرجدا، به معنای عدم وجود جدایی یا تفکیک میان عناصر یا مفاهیم.
nondisjunctional
غیرجدایی، به معنای عدم جدایی مناسب یا درست اجزاء در یک فرآیند.
nondisjunctive
غیرجدا، به معنای عدم پیروی از الگوی انتخابی یا دوگانه در بیان مفاهیم.
nondisjunctively
به صورت غیرجدا، به معنای عدم انتخاب محدود و نمایش چند گزینه به طور همزمان.
nondismemberment
عدم تجزیه، به معنای حفظ تمامیت و عدم تقسیم اجزا به بخش‌های کوچک‌تر.
nondismissal
عدم اخراج به معنای عدم خاتمه یا کنار گذاشتن یک موضوع یا مورد است.
nondisparaging
عدم توهین به معنای جلوگیری از بیان نظرات منفی یا تحقیرآمیز است.
nondisparate
غیر متنوع به معنای نبود تفاوت یا ناعدالتی در مقایسه و ارزیابی است.
nondisparately
غیر متنوع به معنای عدم تفکیک یا تبعیض در قضاوت و ارزیابی است.
nondisparateness
عدم تنوع به معنای نبود تفاوت‌های معنی‌دار یا تبعیض است.
nondisparity
عدم بی‌عدالتی به معنای نبود تفاوت نامناسب یا ناعادلانه در رفتار، حقوق یا فرصت‌ها است.
nondisparities
عدم تفاوت، به معنای نبودن اختلاف یا تفاوت قابل توجه در وضعیت یا نتایج بین گروه‌ها یا افراد است.
nondispensable
غیرقابل چشم‌پوشی، به معنای ضروری و حیاتی بودن چیزی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
nondispensation
عدم بخشش، به معنای زمانی است که قوانین یا اصول به هیچ وجه نادیده گرفته نمی‌شوند.
nondispensational
غیرقابل بخشش، به معنای رویکردهایی که نمی‌توانند حالت بخشش یا استثنا را بپذیرند.