nonrhyme
غیرقافیه، به روشی از شعر اشاره دارد که در آن کلمات آخر خطوط با یکدیگر قافیه نمیشوند.
nonrhymed
بدون قافیه به شعری اشاره دارد که در آن هیچ کلمهای به هنگام پایان خطوط با هم قافیه نمیشود.
nonrhyming
بدون قافیه به نوعی از شعر یا نثر اشاره دارد که در آن قافیهای وجود ندارد.
nonrhythm
غیرریتم به وضعیتی اشاره دارد که در آن ساختار مشخصی از ریتم رعایت نمیشود.
nonrhythmic
غیرریتمیک به حرکات یا صحنههایی اشاره دارد که در آنها ریتمی وجود ندارد.
nonrhythmical
غیرریتمیک، به معنای نداشتن قاعدههای مشخص ریتمیک و ناهماهنگ بودن.
nonrhythmically
به صورت غیرریتمیک، یعنی به شکلی که نظم و قاعدهای در آن وجود نداشته باشد.
nonriding
غیرسواری، به فعالیتهایی اشاره دارد که شامل سوار شدن بر وسایل نقلیه یا حیوانات نمیشود.
nonrigidity
غیرسختی، به معنای عدم سختگیری به شرایطی که نیاز به انعطاف و سازگاری دارد.
nonrioter
غیرشورشگر، به شخصی اطلاق میشود که در هنگام تجمعها یا اعتراضها به انجام بحرانهای خشونتآمیز نمیپردازد.
nonrioting
غیرشورشگر، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ شورشی یا خشونتی در یک جمع وجود ندارد.
nonriparian
غیرکناری به مناطقی اطلاق میشود که در مجاورت رودخانهها و دیگر منابع آبی قرار ندارند.
nonritualistic
غیرمذهبی به فعالیتها یا رفتارهایی اطلاق میشود که شامل رسوم یا آداب خاص نیستند.
nonrival
غیررقابتی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن منابع میتوانند توسط افراد یا گروههای مختلف بدون برهم کنش مصرف شوند.
nonrivals
غیررقابتیها به افرادی اشاره دارد که در رقابت با یکدیگر نیستند و میتوانند با هم همکاری کنند.
nonroyal
غیرسلطنتی به افرادی اشاره دارد که به خانواده سلطنتی تعلق ندارند.
nonroyalist
غیرسلطنتی به فردی اطلاق میشود که به سلطنتطلبی اعتقاد نداشته و خواهان نظام جمهوری است.
nonroyally
به طور غیرسلطنتی به شیوهای اشاره دارد که با تجمل و افراط در ثروت و مقام همراه نیست.
nonroyalty
غیرسلطنتی اشاره به کسانی دارد که عضوی از خانواده سلطنتی نیستند و به طور کلی رفتارها و سنتهای متفاوتی دارند.
nonromantic
غیررمانتیک به شیوهای اشاره دارد که از احساسات و ابراز عشق دور است و بیشتر تحت تأثیر عقل و منطق قرار دارد.
nonromantically
غیررمانتیک به طور ساده به رابطهای اشاره دارد که در آن احساسات عاشقانه وجود ندارد.
nonromanticism
غیررمانتیسیسم به یک رویکرد ادبی یا هنری اشاره دارد که در آن احساسات و تجملات رمانتیک نادیده گرفته میشوند.
nonrotatable
غیرچرخان به معنای عدم توانایی در چرخش است و معمولاً به اشیاء و سازههایی اطلاق میشود که قابلیت چرخش ندارند.
nonrotating
غیرچرخان به معانی اجزاء یا سیستمهایی گفته میشود که نمیچرخند و در جای خود ثابت هستند.
nonrotation
عدم چرخش به معنای نبود چرخش است و معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن اجسام نمیچرخند.
nonrotational
غیرچرخش به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ چرخش یا دورانی وجود ندارد.
nonrotative
غیرچرخان به اجزاء یا مکانیزمهایی اشاره دارد که برای عملکرد خود نیازی به چرخش ندارند.
nonround
غیرگرد به شکلی اطلاق میشود که دایرهوار نیست و میتواند به اشکال دیگر اشاره کند.
nonrousing
غیر تحریککننده، به وضعیتی یا چیزهایی اطلاق میشود که فاقد جذابیت یا توانایی ایجاد حرارت عاطفی هستند.
nonroutine
غیرروتین، به فعالیت یا وضعیتی اطلاق میشود که عادی یا تکراری نیست و نیاز به تفکر و سازگاری بیشتری دارد.
nonrubber
غیر لاستیکی، به موادی اطلاق میشود که از لاستیک ساخته نشدهاند.
nonrudimental
غیر بنیادی، به جنبههایی اشاره میکند که سطح ابتدایی یا پایهای ندارند و به درک عمیقتری نیاز دارند.
nonrudimentary
غیر ابتدایی، به مهارتها یا دانشهایی اشاره میکند که تنها در سطح پایهای نیستند و نیاز به درک پیشرفتهتری دارند.
nonrudimentarily
به طور غیر ابتدایی، به نحوه انجام کارهایی اشاره دارد که از طریق دانش و مهارتهای سطح بالا انجام میشود.
nonruinable
غیر ویرانپذیر به معنی عدم قابلیت از بین رفتن یا نابود شدن است.
nonruinous
غیر ویرانگر به معنای عدم توانایی در ایجاد خسارت یا آسیب حاد است.
nonruinously
به طور غیر ویرانگر، به معنای انجام کاری بدون ایجاد خسارت یا آسیب است.
nonruinousness
غیر ویرانگی به کیفیت یا حالت عدم ایجاد خسارت یا آسیب اطلاق میشود.