معنی فارسی palacelike

B2

به معنای مشابه کاخ، نشان‌دهنده مجلل و زیبا بودن.

Resembling or characteristic of a palace.

example
معنی(example):

هتل جوی palacelike داشت.

مثال:

The hotel had a palacelike atmosphere.

معنی(example):

سبک لباس او palacelike بود، پر از ظرافت.

مثال:

Her dressing style was palacelike, full of elegance.

معنی فارسی کلمه palacelike

: معنی palacelike به فارسی

به معنای مشابه کاخ، نشان‌دهنده مجلل و زیبا بودن.