معنی فارسی palapala
B1پالاپالا، ابزاری سنتی برای بافتن.
A traditional device used for weaving.
- NOUN
example
معنی(example):
پالاپالا یک دستگاه سنتی بود که برای بافندگی استفاده میشد.
مثال:
The palapala was a traditional device used for weaving.
معنی(example):
در روستا، بسیاری از مردم هنوز از پالاپالا برای صنایع دستی خود استفاده میکنند.
مثال:
In the village, many people still use the palapala for their crafts.
معنی فارسی کلمه palapala
:
پالاپالا، ابزاری سنتی برای بافتن.