معنی فارسی paradigmatical
B1پارادایماتیک، صفتی برای توصیف اصول یا الگوهای عمیق در تفکر یا نظریهها.
Describing something that serves as a standard or model in theoretical frameworks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفاهیم نظری در شکلگیری روانشناسی مدرن پارادایماتیک بودند.
مثال:
The theoretical concepts were paradigmatical in shaping modern psychology.
معنی(example):
مثالهای پارادایماتیک میتوانند نظریه را برای دانشآموزان روشن کنند.
مثال:
Paradigmatical examples can clarify the theory for students.
معنی فارسی کلمه paradigmatical
:
پارادایماتیک، صفتی برای توصیف اصول یا الگوهای عمیق در تفکر یا نظریهها.