معنی فارسی paradigmatically

C1

با الگو یا چارچوب خاصی، به‌ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی، به صورت سیستماتیک و منسجم به موضوعی پرداخته می‌شود.

In a manner relating to the typical example or pattern used as a model.

example
معنی(example):

دانشمند به شکل پارادایماتیک به مسئله نزدیک شد و تمام چارچوب‌های ممکن را در نظر گرفت.

مثال:

The scientist approached the problem paradigmatically, considering all possible frameworks.

معنی(example):

در ادبیات، شخصیت‌ها می‌توانند به شکلی پارادایماتیک تحلیل شوند تا نقش‌هایشان بهتر درک شود.

مثال:

In literature, characters can be analyzed paradigmatically to understand their roles better.

معنی فارسی کلمه paradigmatically

: معنی paradigmatically به فارسی

با الگو یا چارچوب خاصی، به‌ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی، به صورت سیستماتیک و منسجم به موضوعی پرداخته می‌شود.