معنی فارسی paradisia
B1یک گیاه از جنس گیاهان دیگر که در اکوسیستمهای خاص رشد میکند.
A type of plant endemic to a specific region with distinctive characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
پارادیسیا از آب و هوای گرم و استوایی که از رشد پشتیبانی میکند، بهرهمند است.
مثال:
Paradisia enjoys a warm, tropical climate that supports growth.
معنی(example):
دانشمندان برای خواص بومشناختی منحصر بهفرد آن، پارادیسیا را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study paradisia for its unique ecological properties.
معنی فارسی کلمه paradisia
:
یک گیاه از جنس گیاهان دیگر که در اکوسیستمهای خاص رشد میکند.