معنی فارسی paradisiac
B2بهشتی، وصفی برای مکان یا وضعیتی که بسیار زیبا و آرامشبخش است.
Relating to or resembling paradise; beautiful and idyllic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جزیره برای مسافران یک فرار بهشتی بود.
مثال:
The island was a paradisiac getaway for the travelers.
معنی(example):
آنها باغ را به عنوان یک فرار بهشتی از شهر توصیف کردند.
مثال:
They described the garden as a paradisiac escape from the city.
معنی فارسی کلمه paradisiac
:
بهشتی، وصفی برای مکان یا وضعیتی که بسیار زیبا و آرامشبخش است.