معنی فارسی parasita

B1

موجوداتی که برای زنده ماندن به یک میزبان نیاز دارند و ممکن است به آن آسیب برسانند.

Organisms that live on or in a host and can cause harm or disease.

example
معنی(example):

یک پارازیتا می‌تواند مشکلات سلامتی مختلفی را ایجاد کند.

مثال:

A parasita can cause various health issues.

معنی(example):

درمان پارازیتا معمولاً شامل دارو است.

مثال:

Treatment for a parasita often involves medication.

معنی فارسی کلمه parasita

: معنی parasita به فارسی

موجوداتی که برای زنده ماندن به یک میزبان نیاز دارند و ممکن است به آن آسیب برسانند.