معنی فارسی particularness
B2خصوصیت خاص، تمایز یک چیز نسبت به دیگران، به ویژه در موارد خاص و جزئیات.
The quality of being particular; the state of being distinctive.
- NOUN
example
معنی(example):
خصوصیت خاص طراحی او باعث شد که متمایز باشد.
مثال:
The particularness of her design made it stand out.
معنی(example):
او از جزئیات خاص آشپزی در آن رستوران قدردانی کرد.
مثال:
He appreciated the particularness of the cuisine in that restaurant.
معنی فارسی کلمه particularness
:
خصوصیت خاص، تمایز یک چیز نسبت به دیگران، به ویژه در موارد خاص و جزئیات.