معنی فارسی particule
B1ذره، یک بخش کوچک از ماده که در فیزیک به کار میرود.
A minute or tiny particle.
- NOUN
example
معنی(example):
موارد ذرهای میتواند به سلامتی آسیب برساند.
مثال:
A particulate matter can be harmful to health.
معنی(example):
جو پر از ذرات ریز است که بر کیفیت هوا تأثیر میگذارد.
مثال:
The atmosphere is filled with tiny particules that affect air quality.
معنی فارسی کلمه particule
:
ذره، یک بخش کوچک از ماده که در فیزیک به کار میرود.