معنی فارسی pawkrie
B1پاوکِری، ردیابی که از پا یا پای یک حیوان نشئت میگیرد و معمولاً به شکل اثر یا علامتی از خز یا پا روی سطحی باقی میماند.
A mark or impression made by the footprint of an animal.
- NOUN
example
معنی(example):
پاوکِری گربه خطهای کوچکی روی فرش نرم باقی گذاشت.
مثال:
The pawkrie of the cat left tiny marks on the soft carpet.
معنی(example):
هنرمند از پاوکِری برای نشان دادن بافت خز استفاده کرد.
مثال:
The artist used a pawkrie to show the texture of the fur.
معنی فارسی کلمه pawkrie
:
پاوکِری، ردیابی که از پا یا پای یک حیوان نشئت میگیرد و معمولاً به شکل اثر یا علامتی از خز یا پا روی سطحی باقی میماند.