معنی فارسی pawmark

B1

پاوماک، نشانه یا اثری که از پای یک حیوان بر روی سطحی باقی می‌ماند و معمولاً شکل مشخصی دارد.

An imprint or mark left by an animal's paw.

example
معنی(example):

پاوماک روی زمین نشان می‌داد که سگی از آنجا عبور کرده است.

مثال:

The pawmark on the ground indicated that a dog had passed by.

معنی(example):

آنها یک پاوماک در گل نزدیک جوی پیدا کردند.

مثال:

They found a pawmark in the mud near the stream.

معنی فارسی کلمه pawmark

: معنی pawmark به فارسی

پاوماک، نشانه یا اثری که از پای یک حیوان بر روی سطحی باقی می‌ماند و معمولاً شکل مشخصی دارد.