معنی فارسی pedantical
B1شیوهگر، شخصی که به جزئیات و دقت بیش از حد در دانش خود توجه دارد و به دنبال نشان دادن داناییاش است.
Overly concerned with minor details or rules; showy about knowledge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به قدری شیوهگر بود که دستورزبان همه را اصلاح میکرد.
مثال:
He was so pedantical that he corrected everyone’s grammar.
معنی(example):
طبیعت شیوهگر او دوستانش را عصبانی میکرد.
مثال:
Her pedantical nature annoyed her friends.
معنی فارسی کلمه pedantical
:
شیوهگر، شخصی که به جزئیات و دقت بیش از حد در دانش خود توجه دارد و به دنبال نشان دادن داناییاش است.