معنی فارسی penetralian
C1درونی و مرتبط با عمق موضوعات یا احساسات، معمولاً نشاندهنده معانی پیچیدهتر.
Pertaining to depth or inner meanings and insights.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موضوعات درونی در کتاب باعث افکار عمیق شد.
مثال:
The penetralian themes in the book prompted deep thoughts.
معنی(example):
او به بینشهای درونی که نویسنده ارائه داده بود ارادت ورزید.
مثال:
She appreciated the penetralian insights offered by the author.
معنی فارسی کلمه penetralian
:
درونی و مرتبط با عمق موضوعات یا احساسات، معمولاً نشاندهنده معانی پیچیدهتر.