معنی فارسی penhead

B1

به طور عامیانه به فردی اطلاق می‌شود که کمی احمق یا نادان به نظر می‌رسد.

A colloquial term for someone perceived as foolish or stupid.

example
معنی(example):

او شوخی کرد که حتماً باید یک سر قلم باشد چون تکلیفش را فراموش کرده است.

مثال:

He joked that he must be a penhead for forgetting his homework.

معنی(example):

صدا زدن او به عنوان سر قلم در مدرسه باعث شد که او عادت‌های مطالعه‌اش را دوباره بررسی کند.

مثال:

Being called a penhead in school made him rethink his study habits.

معنی فارسی کلمه penhead

: معنی penhead به فارسی

به طور عامیانه به فردی اطلاق می‌شود که کمی احمق یا نادان به نظر می‌رسد.