معنی فارسی perfectivised
B2به فرآیند تقویت و بهبود یک روش یا تکنیک تا حد کمال اشاره دارد.
Made perfect or improved to a state of excellence.
- VERB
example
معنی(example):
تکنیکهای او پس از چندین اصلاح، کمالگرا شدند.
مثال:
Her techniques were perfectivised after several revisions.
معنی(example):
روشها کمالگرا شدند تا نتایج بهتری حاصل شوند.
مثال:
The methods were perfectivised to ensure better results.
معنی فارسی کلمه perfectivised
:
به فرآیند تقویت و بهبود یک روش یا تکنیک تا حد کمال اشاره دارد.