معنی فارسی permissable

B1

مجازی، به معنای مجاز یا قابل قبول

Allowed according to rules or regulations.

example
معنی(example):

استفاده از یادداشت‌ها در طول امتحان مجاز است.

مثال:

It is permissable to use notes during the exam.

معنی(example):

قوانین به وضوح مشخص می‌کنند که چه اقداماتی مجاز هستند.

مثال:

The rules make it clear what actions are permissable.

معنی فارسی کلمه permissable

: معنی permissable به فارسی

مجازی، به معنای مجاز یا قابل قبول