معنی فارسی permissibly

B1

به معنای این است که چیزی مجاز و قابل قبول است و می‌توان آن را بدون مشکل انجام داد.

In a manner that is allowed or permitted.

example
معنی(example):

شما می‌توانید در زمان استراحت به‌طور مجاز از تلفن همراه خود استفاده کنید.

مثال:

You can permissibly use your phone during the break.

معنی(example):

قوانین می‌گویند شما می‌توانید به‌طور مجاز منابع را به اشتراک بگذارید.

مثال:

The rules state that you can permissibly share resources.

معنی فارسی کلمه permissibly

: معنی permissibly به فارسی

به معنای این است که چیزی مجاز و قابل قبول است و می‌توان آن را بدون مشکل انجام داد.