معنی فارسی permutate
B1 /ˈpɝmjʊteɪt/عمل تغییر ترتیب اجزای یک مجموعه، به ویژه در ریاضیات و علوم کامپیوتر.
To change the order or arrangement of elements in a particular set.
- verb
verb
معنی(verb):
To carry out a permutation upon.
example
معنی(example):
ما میتوانیم حروف را جا به جا کنیم تا کلمات مختلفی بسازیم.
مثال:
We can permutate the letters to create different words.
معنی(example):
الگوریتم برای جا به جا کردن دادهها برای تحلیل طراحی شده است.
مثال:
The algorithm is designed to permutate the data for analysis.
معنی فارسی کلمه permutate
:
عمل تغییر ترتیب اجزای یک مجموعه، به ویژه در ریاضیات و علوم کامپیوتر.