معنی فارسی perorational
B1شامل مشاوره یا گفتار در موضوعات خاص.
Relating to oral communication.
- OTHER
example
معنی(example):
پزشک مشاورهای به صورت شفاهی برای برنامه درمانی ارائه داد.
مثال:
The doctor provided perorational advice for the treatment plan.
معنی(example):
بحثهای پروراتیونالی معمولاً به درک واضحتری منجر میشوند.
مثال:
Perorational discussions often lead to clearer understanding.
معنی فارسی کلمه perorational
:
شامل مشاوره یا گفتار در موضوعات خاص.