معنی فارسی perorative
B2شامل صحبتها یا بیانیههایی که بر عمل تأکید میکنند.
Expressing a command or urging action.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات پروراتیو معلم دانشآموزان را به مشارکت تشویق کرد.
مثال:
The teacher's perorative remarks encouraged the students to participate.
معنی(example):
او بیانیهای پروراتیو داد که از همه خواست تا فعالتر باشند.
مثال:
He made a perorative statement urging everyone to be more active.
معنی فارسی کلمه perorative
:
شامل صحبتها یا بیانیههایی که بر عمل تأکید میکنند.