معنی فارسی persecutional
B1مربوط به آزار و اذیت، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا سیاسی.
Relating to or characterized by persecution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملیات آزار و اذیت علیه گروه اقلیت محکوم شد.
مثال:
The persecutional actions against the minority group were condemned.
معنی(example):
او درباره تأثیرات آزار و اذیت جنگ بر غیرنظامیان صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the persecutional impacts of war on civilians.
معنی فارسی کلمه persecutional
:
مربوط به آزار و اذیت، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا سیاسی.