معنی فارسی persecutive

B1

مربوط به عمل آزار و اذیت، به ویژه از طرف مقامات یا نهادها.

Of or relating to persecution.

example
معنی(example):

طبیعت آزاردهنده رژیم در شیوه‌های آن مشهود بود.

مثال:

The persecutive nature of the regime was evident in its practices.

معنی(example):

منتقدان تمایلات آزاردهنده قانونگذاری را برجسته کردند.

مثال:

Critics highlighted the persecutive tendencies of the legislation.

معنی فارسی کلمه persecutive

: معنی persecutive به فارسی

مربوط به عمل آزار و اذیت، به ویژه از طرف مقامات یا نهادها.