معنی فارسی persism
B2پایداری و تأکید بر ادامه مسیر و ثبات در ایدهها یا اهداف.
The quality of being persistent or continuing firmly in a course of action.
- NOUN
example
معنی(example):
پایداری او در مورد موفقیت پروژه مسری بود.
مثال:
His persism about the project's success was infectious.
معنی(example):
او پایداری خود را از طریق فداکاری بیوقفهاش نشان داد.
مثال:
She displayed her persism through her unwavering dedication.
معنی فارسی کلمه persism
:
پایداری و تأکید بر ادامه مسیر و ثبات در ایدهها یا اهداف.