معنی فارسی pertnesses
B2حالتهای پرخود یا جسورانه، بهویژه در رفتار.
The quality of being pert; sauciness or boldness.
- NOUN
example
معنی(example):
پرخود بودنهای او اغلب او را مرکز توجه میکند.
مثال:
Her pertnesses often make her the center of attention.
معنی(example):
پرخود بودنهای کودکان همه را سرگرم کرد.
مثال:
The pertnesses of the children amused everyone.
معنی فارسی کلمه pertnesses
:
حالتهای پرخود یا جسورانه، بهویژه در رفتار.