معنی فارسی petitional

B1

مربوط به ارائه درخواست یا دادخواست.

Relating to the act of making a petition.

example
معنی(example):

فرآیند درخواست برای مشارکت جامعه حیاتی است.

مثال:

The petitional process is crucial for community engagement.

معنی(example):

آن‌ها از دستورالعمل‌های درخواست برای این ابتکار پیروی کردند.

مثال:

They followed the petitional guidelines for the initiative.

معنی فارسی کلمه petitional

: معنی petitional به فارسی

مربوط به ارائه درخواست یا دادخواست.