معنی فارسی pettishly

B1

به معنای رفتار کردن به شکل خرده گیر و بی‌حوصلگی، معمولاً در پاسخ به درخواست‌ها یا درخواست‌های دیگران.

In a manner that shows annoyance and irritability, often over trivial matters.

example
معنی(example):

او وقتی از او خواسته شد که اتاقش را تمیز کند، به طور خرده‌گیرانه پاسخ داد.

مثال:

He responded pettishly when asked to clean his room.

معنی(example):

او با پیشنهاد به طور خرده‌گیرانه ترشرویی کرد.

مثال:

She huffed pettishly at the suggestion.

معنی فارسی کلمه pettishly

: معنی pettishly به فارسی

به معنای رفتار کردن به شکل خرده گیر و بی‌حوصلگی، معمولاً در پاسخ به درخواست‌ها یا درخواست‌های دیگران.