معنی فارسی phantomic

B1

فانتومیک به ویژگی‌های مربوط به ارواح یا انرژی‌های غیرمحسوس اشاره دارد که با وجود دیدنی نبودن، تأثیرگذار هستند.

Relating to or resembling a phantom; characterized by an elusive or spectral quality.

example
معنی(example):

چشم‌انداز فانتومیک به نظر می‌رسید که جلوی چشمانم تغییر می‌کند.

مثال:

The phantomic landscape seemed to shift before my eyes.

معنی(example):

لبخند فانتومیک او باعث شد تا درباره نیت‌های واقعی‌اش کنجکاو شوم.

مثال:

His phantomic smile left me wondering about his true intentions.

معنی فارسی کلمه phantomic

: معنی phantomic به فارسی

فانتومیک به ویژگی‌های مربوط به ارواح یا انرژی‌های غیرمحسوس اشاره دارد که با وجود دیدنی نبودن، تأثیرگذار هستند.