معنی فارسی phantomical
B1فانتومیک به اوصاف غیرواقعی، خیالی و مرموز اشاره میکند که در دنیای هنر و ادبیات معمولاً با زیباییهای خارقالعادهای همراه است.
Relating to phantoms; having an ethereal or ghostly quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک هنری به عنوان فانتومیک و نازک توصیف شده بود.
مثال:
The artistic style was described as phantomical and ethereal.
معنی(example):
حرکات او دارای نازکی فانتومیک بودند که تماشاگران را شگفتزده کرد.
مثال:
Her movements had a phantomical grace that captivated the audience.
معنی فارسی کلمه phantomical
:
فانتومیک به اوصاف غیرواقعی، خیالی و مرموز اشاره میکند که در دنیای هنر و ادبیات معمولاً با زیباییهای خارقالعادهای همراه است.