معنی فارسی pharyngotonsillitis

B2

فیبرواپتیک به عفونت همزمان حلق و لوزه‌ها اطلاق می‌شود که معمولاً با درد و التهاب همراه است.

An infection of the pharynx and tonsils, usually causing pain.

example
معنی(example):

فیبرواپتیک می‌تواند باعث گلو درد و تب شود.

مثال:

Pharyngotonsillitis can cause sore throat and fever.

معنی(example):

پزشکان معمولاً آنتی‌بیوتیک‌ها را برای فیبرواپتیک تجویز می‌کنند.

مثال:

Doctors often prescribe antibiotics for pharyngotonsillitis.

معنی فارسی کلمه pharyngotonsillitis

: معنی pharyngotonsillitis به فارسی

فیبرواپتیک به عفونت همزمان حلق و لوزه‌ها اطلاق می‌شود که معمولاً با درد و التهاب همراه است.