معنی فارسی pharyngotyphoid

B1

فیبرواپتیک به نوعی بیماری تب‌زا اطلاق می‌شود که تأثیر زیادی بر حلق دارد.

A febrile illness associated with throat involvement.

example
معنی(example):

فیبرواپتیک به نوعی تب که بر حلق تأثیر می‌گذارد اشاره دارد.

مثال:

Pharyngotyphoid refers to a type of fever affecting the throat.

معنی(example):

در موارد نادر، فیبرواپتیک می‌تواند منجر به عوارض جدی شود.

مثال:

In rare cases, pharyngotyphoid can lead to serious complications.

معنی فارسی کلمه pharyngotyphoid

: معنی pharyngotyphoid به فارسی

فیبرواپتیک به نوعی بیماری تب‌زا اطلاق می‌شود که تأثیر زیادی بر حلق دارد.