معنی فارسی phasemeter

B2

فازمتر دستگاهی است که برای اندازه‌گیری تفاوت‌های فازی در سیگنال‌ها یا فرآیندها به کار می‌رود.

An instrument that measures phase differences in signals or processes.

example
معنی(example):

فازمتر به طور دقیق اختلاف‌های فازی را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

The phasemeter accurately measures phase differences.

معنی(example):

با استفاده از فازمتر، داده‌های دقیقی برای تحلیل خود به دست آوردند.

مثال:

Using a phasemeter, they obtained precise data for their analysis.

معنی فارسی کلمه phasemeter

: معنی phasemeter به فارسی

فازمتر دستگاهی است که برای اندازه‌گیری تفاوت‌های فازی در سیگنال‌ها یا فرآیندها به کار می‌رود.