معنی فارسی phenomenologic
C1مربوط به مطالعه و تحلیل تجربههای آگاهانه و ساختارهای آنها.
Related to the philosophical study of phenomena as they appear in experience.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل پدیدهشناختی بر روی ساختارهای تجربه تمرکز دارد.
مثال:
Phenomenologic analysis focuses on the structures of experience.
معنی(example):
یک دیدگاه پدیدهشناختی میتواند نحوه نگاه ما به واقعیت را تغییر دهد.
مثال:
A phenomenologic perspective can change how we view reality.
معنی فارسی کلمه phenomenologic
:
مربوط به مطالعه و تحلیل تجربههای آگاهانه و ساختارهای آنها.