معنی فارسی philonism
B1فیلونیزم؛ مکتبی فلسفی که تلاش میکند تا مضامین مختلف فرهنگی و فلسفی را یکپارچه کند.
A philosophical doctrine that seeks to unify different cultural and philosophical themes.
- OTHER
example
معنی(example):
فیلونیزم یک موضع فلسفی است که ایدههای فرهنگی مختلف را ترکیب میکند.
مثال:
Philonism is a philosophical stance that blends various cultural ideas.
معنی(example):
در بحث در مورد فیلونیزم، فرد به بررسی تقاطعهای باورهای مختلف میپردازد.
مثال:
In discussion of philonism, one explores the intersections of different beliefs.
معنی فارسی کلمه philonism
:
فیلونیزم؛ مکتبی فلسفی که تلاش میکند تا مضامین مختلف فرهنگی و فلسفی را یکپارچه کند.