معنی فارسی phoneidoscopic
B2مربوط به تصاویری که بر اساس صداها تولید میشوند.
Relating to images produced based on sound waves.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صفحه فئونیدوسکوپیک با صداهای مختلف تغییر میکند.
مثال:
The phoneidoscopic display changes with different sounds.
معنی(example):
اثر هنری فئونیدوسکوپیک او به موسیقی زنده پاسخ میدهد.
مثال:
Her phoneidoscopic artwork responds to live music.
معنی فارسی کلمه phoneidoscopic
:
مربوط به تصاویری که بر اساس صداها تولید میشوند.