معنی فارسی phonography
B2علم یا فن ثبت صداها و بررسی آنها.
The study or art of recording sounds and analyzing them.
- NOUN
example
معنی(example):
یادگیری فونوتیپ میتواند مهارتهای نوشتاری شما را بهبود بخشد.
مثال:
Learning phonography can improve your writing skills.
معنی(example):
فونوتیپ در مطالعه زبانشناسی ضروری است.
مثال:
Phonography is essential in the study of linguistics.
معنی فارسی کلمه phonography
:
علم یا فن ثبت صداها و بررسی آنها.