معنی فارسی photoluminescent
B1به موادی اطلاق میشود که پس از جذب نور، نور را دوباره منتشر میکنند.
Referring to materials that re-emit light after absorbing it.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد فوتولومینسانس میتوانند در تاریکی درخشش داشته باشند.
مثال:
Photoluminescent materials can glow in the dark.
معنی(example):
هنرمند از رنگ فوتولومینسانس برای ایجاد یک اثر درخشان استفاده کرد.
مثال:
The artist used photoluminescent paint to create a glowing effect.
معنی فارسی کلمه photoluminescent
:
به موادی اطلاق میشود که پس از جذب نور، نور را دوباره منتشر میکنند.